زندگینامه روبرت لواندوفسکی
روبرت لواندوفسکی در ۲۱ اوت ۱۹۸۸ در کشور لهستان به دنیا آمد و بعد از سپری کردن دوران حرفه ای فوتبال به تیم های مطرح دورتموند و بایرن رسید و به یکی از بازیکنان بزرگ فوتبال تبدیل شد، می توانیم بگوییم امروزه هر فوتبال دوستی فوتبال لهستان را با لواندوفسکی می شناسد.

او کاپیتان تیم ملی کشور است و از بازیکنان مهم و تاثیر گذار محسوب می شود، لواندوفسکی عنوان های تیمی و فردی زیادی را کسب کرده است ولی اگر بخواهیم به شاخص ترین آن ها اشاره کنیم کفش طلای ۲۰۲۱ است که بالاتر از مسی و رونالدو کسب کرد، همچنین لیگ قهرمانی که با بایرن در فصل ۲۰۲۰ داشته از افتخارت مهم روبرت لواندوفسکی محسوب می شود.

او می توانست توپ طلای ۲۰۲۰ را با بیشترین احتمال ممکن دریافت کند ولی با مشکل کرونا مواجه شد، به دلیل همه گیری کرونا و بحرانی که وجود داشت مراسم توپ طلا در آن فصل برگزار نشد و هیچ بازیکنی توپ طلا را دریافت نکرد.

در فصل ۲۰۲۱ لواندوفسکی همچنان بهترین بود او با بایرن قهرمان لیگ شد و گل های بسیاری را به ثمر رساند طوری که توانست به رکورد ۶۹ گل زده در یک فصل کریس رونالدو برسد ولی این بار به سد بزرگی به نام لیونل مسی برخورد کرد و باز هم نتوانست عنوان بهترین بازیکن فوتبال در فصل ۲۰۲۱ را کسب کند و بعد از بازیکن آرژانتینی دوم شد.



زندگینامه فوتبالی لواندوفسکی
روبرت لواندوفسکی مهاجم لهستانی دوران حرفه ای اش از سال ۲۰۰۵ با لژیا ورشو بود که خیلی زود این تیم را ترک کرد و پیراهن زنیچ پروشکوف (تیم دسته دومی لیگ لهستان) را بر تن کرد و در حالی که تنها ۱۹ سال داشت برای دو فصل پیاپی آقای گل لیگ دسته دو شد.

لواندوفسکی در سال ۲۰۰۸ با لخ پوزنان قرارداد امضا کرد و پس از دو فصل بازی این تیم را به مقصد دورتموند ترک کرد، شروع دوران مهاجم لهستانی در دورتموند سخت بود. او به گل نزن معروف شده بود. خیلی طول کشید تا جایگاه ثابتی در تیم آلمانی پیدا کند اما با گذشت زمان به برترین گلزن فصل ۱۴-۲۰۱۳ بوندسلیگا تبدیل شد.

از پر رنگ ترین اتفاقات فوتبالی او در دوران حرفه ای خود به ثمر رساندن چهار گل در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا به رئال مادرید بود. این اتفاق در زمان حضورش در دورتموند رخ داد که هیچگاه از ذهن فوتبال دوستان بیرون نخواهد رفت، همچنین رکورد ۵ گل زده در ۹ دقیقه، مهاجم بایرن مونیخ بیست و دوم سپتامبر سال ۲۰۱۵ رکورد فوق العاده ای به ثبت رساند و توانست به عنوان بازیکن ذخیره تنها در مدت ۹ دقیقه پنج گل برابر ولفسبورگ به ثمر برساند‌.

رابرت لواندوفسکی در یکی از مصاحبه هایش حرف جالبی گفت: «زمان کودکی پسر بچه لاغری بودم که تنها ۲۰ کیلو وزن داشتم. من خیلی لاغر بودم و قد خیلی بلندی نداشتم. همیشه کوچکترین عضو تیم بودم».

حالا او روی وضعیت جسمانی اش خیلی حساس و مراقب بدنش است. حتی می داند که بهترین حالت برای داشتن خواب بهتر چیست. او از خود مراقبت می کند و تمام نکاتی که به بهتر شدن عملکردش در زمین کمک می کند را کنترل می کند. او این کار را انجام می دهد تا مانع از آسیب دیدگی های احتمالی در زمین مسابقه شود.

بیوگرافی روبرت لواندوفسکی در دوران کودکی
لوا از همان کودکی علاقه خود را به فوتبال نشان داد، پدرش او را در یک باشگاه برای آموزش دیدن ثبت نام کرد و شروع فوتبال لواندوفسکی از ۹ سالگی بود. پدرش در خواب دیده بود که فرزندش بازیکن بزرگی می شود ولی افسوس که نتوانست حتی اولین بازی بزرگسالی لوا را ببیند و در سال ۲۰۰۵ فوت کرد.



همین باعث شد لوا کمک خرج خانه شود برای همین هرچه پول در می آورد را خرج خانه و مادرش می کرد اما چیزی که برای همه ثابت شده این است که بعد از هر سختی، آسانی خواهد بود، اتفاقات خوب لوا از زمانی بود که پروازش برای بستن قرار داد با تیم دسته دومی لهستانی لغو شد و همین باعث شد که توسط یورگن کلوپ مربی وقت دورتموند کشف و بعد از رفتن به آلمان شکوفا شود.

لوا درباره کلوپ این چنین می گوید: «یورگن نه تنها برایم نقش پدری داشت، بلکه به عنوان مربی هم مثل یک معلم بد بود، البته این حرف من را به بهترین شکل در نظر بگیرید، مثل یک تمجید. بگذارید توضیح دهم، وقتی که در مدرسه بودید را به یاد بیاورید، کدام معلم را بیشتر به خاطر دارید؟ همان معلمی که به شما آسان می گرفت و انتظاری ازتان نداشت؟ نه، نه، نه. شما همان معلم بدی را به خاطر دارید که سخت گیر بود، همان کسی که شما را تحت فشار قرار می داد تا بهترین نتیجه ممکن را از شما بگیرد. این همان معلمی است که باعث پیشرفت و بهتر شدن دانش آموز می شود. یورگن دقیقا چنین معلمی بود. یورگن نمی خواست بگذارد شما شاگرد دوم باشید، یورگن می خواست تمام شاگردانش، شاگرد ممتاز باشند. نکته مهم اینجاست کلوپ این را نه برای خودش بلکه برای خود بازیکنان می خواست. کلوپ چیزهای زیادی به من آموخت. وقتی به دورتموند آمدم، می خواستم همه کارها را سریع انجام دهم و تک ضرب پاس دهم. یورگن به من یاد داد آرام باشم و در صورت لزوم، دو ضرب پاس بدهم. این کاملا در تضاد با طبیعت من بود اما با همین راهنمایی های کلوپ توانستم گل های بیشتری بزنم. کلوپ در ادامه مرا بازهم به چالش کشید، شوت تک ضرب و بنگ، گل. کلوپ واقعا یک نابغه است».

روبرت لواندوفسکی می گوید: «وقتی به همه اتفاقاتی که در زندگی ام افتاده دقت می کنم، وقتی این فیلم از داستان زندگی من در ذهنم اجرا می شود، می فهمم چه اندازه در زندگی خوش شانس بوده ام. شما هرگز به تنهایی جام نمی برید، هر جامی که آن ها را در دستانم گرفته ام و یا با خودم به تخت خواب برده ام، همه به کمک هم تیمی ها به دست آمده و آن ها به من کمک کردند تا بهتر شوم. هم تیمی های دوران بچگی ام، تمام مربیان، خواهرم، آن کشیشی که اجازه داد عشای ربانی را زودتر تمام کنیم تا من به بازی فوتبال برسم و البته مادرم که در بدترین برهه زندگی ام کنارم بود، کمک زیادی به من کردند. و صد البته پدرم به من کمک های زیادی کرد. او نتوانست فوتبالیست شدن مرا ببیند گرچه دوست دارم به این فکر کنم که حالا او از جایگاهی بالاتر و در بهترین صندلی آن جایگاه، تمام بازی های مرا می بیند. پدرم اولین کسی بود که به من توپ را داد تا بازی کنم و هرگز نگذاشت فراموش کنم که چرا فوتبال بازی می کنم. نه برای جام، نه برای پول و نه برای قهرمانی؛ ما فوتبال بازی می کنیم چون عاشقش هستیم. متشکرم پدر».