وقتی ارزش اخلاق در زندگی حرفه ای را بیشتر بفهمیم تمام تلاش خود را می کنیم تا اخلاق خود را خوب کنیم. شاید ارتباط انسان ها با افراد خوش اخلاق را دیده باشید. احترام و متقابل را در گفت و گو و رفتارهای آن ها مشاهده می کنید. ما در این مطلب می گویم چگونه اخلاق خود را خوب کنیم.
باید بدانیم که دو نوع ارتباط داریم: گاهی ارتباطات ما با دیگران ارتباط “من_ او ” یا بصورت “من_ آن” است و گاهی اوقات ارتباطات ما ارتباط “من_ تو” است.
اخلاق خوب زمانی آغاز میشود که بتوانیم با دیگران رابطه “من_ تویی” برقرار کنیم و به میزانی که این رابطهی “من_ تویی” بیشتر باشد، اخلاقیتر خواهیم بود. اخلاقی زیستن به معنای داشتن یکسری از فضائل و خوبی ها است و به میزانی که این فضائل را در خود پرورش میدهیم، انسانتر و خوبتر میشویم.
متأسفانه عمدهی ارتباطات ما از نوع ارتباط “من_ آن” یعنی نگاه ابزاری به دیگران داریم. هنگامی که شما با دیگری ارتباط دارید و ارتباط شما با او در قالب یک شئ است، این رابطهی “من_ آن” است. یعنی آن شخص را در حد یک شئ می بینید مانند ارتباطی که با یک راننده تاکسی داریم، یا حتی ارتباطی که با یک کارگر ساختمانی داریم. هیچ فرقی برای ما ندارد چرا که این شخص هیچ هویتی برای ما ندارد و صرفاً ابزار است. برخلاف جملهی معروف سعدی که میگفت “بنی آدم اعضای یکدیگرند”، در این نگاه “بنی آدم ابزار یکدیگرند” یعنی آدمها برای ما ابزار میشوند تا به مقاصدمان برسیم. یعنی فقط استفاده می کنیم.
اما نوع دیگری از رابطه هم وجود دارد. شاید دیده باشید کسی را که وقتی کبوترش میمیرد، گریه میکند. این شخص رابطه شئوارانه با کبوتر خود برقرار نکرده است. حتی این نحوهی رابطه را میتوانیم با نزدیکانمان پدر و مادرمان، همسرمان هم در نظر بگیریم. ما آنها را عزیز و ارجمند و محترم میشماریم. رابطهی ما با نزدیکانمان رابطهی “من_ تو” است. وقتی میگوییم “تو” یعنی وجودی که تشخص دارد، هویت و شخصیت دارد، اهداف و مقاصد و آلام و لذات دارد و ما به تمام این ها توجه میکنیم.
اگر من با کسی رابطهی “من_تویی” داشته باشم، او را محترم میشمارم، به او اهمیت می دهم ، دغدغهی او را دارم، نگران او هستم و به او توجه میکنم و گاهی حتی به خاطر او عصبی شده و به خود ضرر می رسانم. ما حدی از این رابطهی “من_ تویی” را داریم و اگر کسی نتواند چنین رابطهای را با هیچکس در این عالم داشته باشد، تردید نکنید که کمترین ویژگیهای انسانی را نخواهد داشت. لذا ابن مسکویه در تهذیب الاخلاق میگوید: کسانیکه در کوهها و در غارها به نام عرفان و رشد معنوی زندگی خودشان را صرف میکنند، درحقیقت موجودات فاقد فضیلت و ناقصی هستند، آنها نمیتوانند برخی فضیلتها مانند عدالت و شجاعت را که لازمهی ارتباط با دیگران است در خود پرورش دهند.
بنابراین اخلاق زمانی آغاز میشود که بتوانیم با دیگران رابطه “من_ تویی” برقرار کنیم و به میزانی که این رابطهی “من_ تویی” گسترش پیدا کند، اخلاقیتر خواهیم بود.
ما باید سعی کنیم با افرادی که چند بار در هفته آن ها را می بینیم رابطه من_تویی برقرار کنیم، با هم تیمی ها و مربی تیم، اعضای باشگاه، دوستان و آشنایان، همسایه، مغازه، نون وایی و… هر فردی که ممکن است روزی دوباره با او برخورد داشته باشیم. اینگونه این افراد شما را فردی خوش اخلاق تصور خواهد کرد و از شما برای دیگران تعریف خواهند کرد و از همه مهم تر خودتان احساس خوبی خواهید داشت.